ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

کریسمس ....

امسال که خاله جون الی برنامه های ژانویه و کریسمسو از استرالیا واسمون فیلم میفرستاد و عکس .... شما با تغییر سال میلادی آشنا شدی و در موردش واست یه توضیحاتی دادم و متوجه شدی تغییر سال هست و بعبارتی عیده ... شب کریسمس با دوستای کلاس عمو سن سی و آرسین جون و خاله عادله رفتیم وقت شادی که شما درخت کریسمس ببینی و از اول ورود تا آخرش منتظر بابا نوئل بودی واسه گرفتن هدیه و حسابی بهتون خوش گذشت ...  هدیه کریسمس که بابا نوئل واست آورد وقتی شما حواست نبود و ندیدیش اینم یه شام خوشمزه بعد یه عالمه بازی و فعالیت ...
17 دی 1395

کاردستی و خلاقیت ...

فرشته کوچولو این روزا بخاطر سردی هوا باید یه جورایی سرتو گرم کنم که هم حوصلت سر نره و یه جورایی هم واست جنبه آوزش داشته باشه چون امسال دلت نخواست بری پیش 1 و من و بابا هم اصراری نورزیدیم ... البته توخونه خیلی باهت کار میکنم و سری کتابهای حواستو جمع کن رو با خواست خودت و بقول خودت حل میکنیم تا عقب نمونی گل نازنینم .... ساخت اشکال هندسی با خمیر بازی و خلال دندون   کلاژ با پوست پسته و بادوم و رنگ آمیزی طبیعی خلاقیت با لگو ساخت خونه ای که حیاط داره ساخت ماشینی که درخت کریسمس داره بازی قرینه سازی و ساخت صندلی چالش سرعت و دقت ...
17 دی 1395

شب یلدا ...

قشنگ من برنامه شب یلدا امسال حسابی پر بار بود ... شب 25 آذر با داییا رفتیم باغ و شب یلدا گرفتیم که مصادف بود با تولد دایی حبیب و جشن تولد هر سه تا دایی که متولد آذرن .... کیک تولد و کادو و شام و میوه یلدا و .... شب خوبی بود و به شما و آرسین حسابی خوش گذشت با آتیش بازی تو محوطه و ... روز 29 آذر بعد کلاس عمو سن سی با مامانای کلاس تصمیم گرفتیم ببریمتون رستوران وقت شادی بمناسبت هدیه شب یلدا ... اونجام جشن داشتن و سفره یلدا و عکس یلدایی و ... شما و آرسین و ایلیا و یزدان و پوریا و هلیا بودین و برای همتون شب خاطره انگیزی شد طوریکه ساعت 11:30 شب به زور آوردیمتو...
5 دی 1395
1